زمان تقریبی مطالعه: 14 دقیقه
 

اهل‌بیت در آیه صادقین (دیدگاه فریقین)





یکی از آیاتی که دلالت بر امامت و عصمت اهل بیت (علیهم‌السّلام) می‌کند، آیه معروف صادقین است که خداوند می‌فرماید «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وکونوا مع الصادقین» ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید.» در این آیه خداوند مومنان را بعد از آنکه امر به تقوا می‌کند دستور می‌دهد که راستگویان را همراهی و پیروی کنند و هیچ‌گاه از آنها جدا نشوند.
این نوشته در پی پاسخ به این پرسش است که این صادقین چه کسانی هستند؟ ودارای چه خصوصیاتی هستند که خداوند به طور مطلق امر به تبعیت از آنها کرده است آیا منظور از «صادقین» در این آیه شریفه، که مومنان موظف به پیروی از آنها شده‌اند، افراد خاصی هستند و یا منظور معنای لغوی آن و همراهی کردن با هر انسان راستگویی است؟
قبل از پاسخ به این پرسش معنای لغوی صدق وموارد کاربرد قرآنی آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم تا ببینیم که آیا صدق فقط به معنی راستگویی در گفتار را شامل می‌شود یا اینکه معانی دیگری هم دارد.


۱ - صدق در لغت و اصطلاح قرآنی



ابن منظور، «صدق» را نقیض کذب، معنا کرده است و یکی از موارد آن را «مرد درست در مقابل مرد نادرست» ذکر کرده است و خلیل بن احمد هم می‌گوید: صدق به کامل هر چیزی گفته می‌شود علامه مصطفوی بعد از تحقیق و بررسی درباره کلمه صدق، آن را به معنی «تمامیت، صحت از خلاف و بودن با حق» معناکرده است.

۱.۱ - کلمه صدق در قرآن


موارد استعمال کلمه «صدق» در قرآن علاوه بر راستگویی در سخن و کلام، راستگویی در رفتار و اندیشه و اعتقاد و معانی دیگر را هم در بر می‌گیرد که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم.
۱. «و اجعل لی لسان صدق فی الاخرین» و برای من در میان امت‌های آینده، زبان صدق (و ذکر خیری) قرار ده!
در این آیه «صدق» در راستگویی در گفتار بکار رفته است.
۲. «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» در جایگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر!
صدق در این جا به معنی جایگاه صدق استعمال شده است که غیر گفتاری است.
۳. و قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا: «و بگو پروردگارا! مرا (در هر کار،) با صداقت وارد کن، و با صداقت خارج ساز! و از سوی خود، حجتی یاری کننده برایم قرار ده! »
مفهوم صدق در این آیه به معنی «ورود و خروج صادقانه در کارها» بکار رفته است که نشان از این دارد که صدق شامل راستی در رفتار و کردار هم می‌شود.
با دقت در مفهوم لغوی و اصطلاح قرآنی کلمه «صدق» که دارای معنای گسترده‌ای است که شامل راستگویی در گفتار، کردارومعانی دیگر هم می‌شود و فقط اختصاص به راستگویی در گفتار نیست، به این نتیجه می‌رسیم که منظور از همراهی و پیروی از صادقین تنها همراهی در گفتار راست آنها نیست بلکه همراهی و تبعیت از گفتار، رفتار، کردار و اعمال آنها را هم در بر می‌گیرد.

۲ - صادقین در منابع شیعه



شیعیان اهل بیت که قائل به عصمت اهل بیت هستند مصداق این آیه را امیرمومنان (علیه‌السّلام) و یازده فرزندش (علیهم‌السّلام) می‌دانند و آن را یکی از دلیل‌های امامت، ولایت و عصمت آنها به شمار می‌آورند به ویژه اینکه این آیه صادقین در سال دهم هجرت در اواخر عمر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شده است که بیشتر با ولایت و خلافت حضرت علی (علیه‌السّلام) تناسب دارد. و روایات بیشتری در منابع شیعه نقل شده است که مصداق آنرا، امامان دوازده‌گانه معرفی می‌کند که به چند مورد اشاره می‌کنیم.
حویزی در تفسیر روایی «نورالثقلین» در ذیل آیه صادقین، بیش از ده روایت را نقل می‌کند که مصداق آیه، حضرت علی (علیه‌السّلام) و ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) می‌باشند.
سلمان می‌گوید: خدمت پیامبر (صلی الله علیه وآله) بودیم که آیه صادقین نازل شد، از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرسیدم: آیا صادقین عام است، یا افراد خاصی منظور است؟
پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «خطاب آیه عام است و مخاطب، مومنان هستند که مامور به عمل به آیه می‌باشند، ولی صادقین خاص هستند و آن، مخصوص برادرم علی (علیه‌السّلام) و اوصیای من تا روز قیامت است» جمع حاضر کلام رسول خدارا تایید کردند و همگی گفتند اللهم نعم.
در روایت دیگر جابر از امام باقر (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که حضرت فرمودند «منظور از صادقین در آیه، علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) است». و در حدیث دیگر چنین آمده است که وقتی درباره قول خدا دراین آیه سوال شد حضرت فرمودند: «خدا در این آیه ما را تنها قصد کرده است».
بنابراین در روایات شیعه، مصداق «صادقین» از زبان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اهل بیت به طور صریح برای مردم معرفی شده است، تا در همراهی با صادقین دچار سردرگمی و اشتباه نشوند. و این صادقین تنها حضرت علی (علیه‌السّلام) و یازده فرزندش می‌باشند.
اگر در روایتی حضرت علی (علیه‌السّلام) مصداق راستگویان ذکر شده است، این بدان معنا نیست که آیه را فقط به ایشان تطبیق کنیم و صادقین را مقید به زمان آن حضرت کنیم و آینده را خالی از صادقین فرض کنیم بلکه اگر در روایتی نام حضرت به تنهایی ذکر می‌شود، بخاطر این است که هنگام نزول آیه، اولین مصداق «صادقین» حضرت علی (علیه‌السّلام) بوده است.

۳ - صادقین در منابع اهل سنت



مفسران اهل سنت در تعیین مصداق برای آیه به سه گروه تقسیم شده‌اند؛
۱. عده‌ای مانند زهیلی صاحب «تفسیر المنیر» و مراغی، مصداق مشخصی برای آیه معرفی نکرده‌اند و به آسانی از کنار آن گذشته‌اند
۲. عده‌ای دیگر مانند سیوطی در تفسیر «الدر المنثور» مصادیق مختلفی مثل پیامبر و اصحابش، ابوبکر و عمر و اصحاب آن دو، کعب بن مالک و مرارة بن ربیعة و هلال بن امیة و علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام)، را ذکر کرده‌اند.
[۱۳] سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج۳، ص۲۸۹.


۳.۱ - دیدگاه حاکم حسکانی


حاکم حسکانی، که از محدثان و حافظان بزرگ اهل سنت است و ذهبی از او به امام محدث، قاضی، حاکم و حنفی یاد می‌کند (ذهبی در کتاب تذکرة الحفاظ، چاپ بیروت، انتشارات دار الکتب العلمیه ۱۴۱۹ه ـچاپ در باره حاکم حسکانی چنین می‌گوید: رساله از حسکانی دیدم که اثبات می‌کرد وی شیعه است و در حدیث شناسی بسیار تواناست و آن رساله، تصحیح خبر رد شمس برای علی (علیه‌السّلام) بود)،
[۱۴] ذهبی، شمس الدین ابو عبدالله محمد بن احمد الذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۲۴۵.
[۱۵] تهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۶، ص۲۳۲.
در کتاب «شواهد التنزیل» روایتی از ابن عباس نقل کرده است که شان نزول آیه را فقط حضرت علی (علیه‌السّلام) می‌داند؛ عن ابن‌عباس فی قوله: اتقوا الله و کونوا مع الصادقین قال: «نزلت فی علی بن ابی طالب خاصة» در روایت دیگر از عبدالله بن عمر نقل شده است که منظور از آیه، «محمد و اهل بیتش می‌باشند».

۳.۲ - مصادیق آیه صادقین از نگاه اهل سنت


هرچند اهل سنت مصداق‌های مختلفی را برای آیه ذکر کرده‌اند ولی یکی از مصادیق آیه را پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السّلام) و اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) معرفی می‌کنند که در این صورت صادقین معصوم هستند و مردم هم وظیفه دارند آنها را همراهی کرده و مطیع فرمانشان باشند و از آنها جدا نشوند اما وقتی که آیه را به صحابه تفسیر و تطبیق می‌کنند در این صورت عدالت را در «صادقین» کافی می‌دانند به خاطر اینکه صحابه از عدالت بر خوردارند و هنگامی که مصداق را صحابه معرفی می‌کنند در این صورت عمل به آیه هم، محدود به زمان خاص می‌شود و آینده‌گان را در بر نمی‌گیرد. در حالی که خطاب آیه عام است و همه مردم در تمام زمانها را شامل می‌شود. و در هر عصر باید «صادقین» که در درجه بالایی از طهارت، تقوا و علم و آگاهی هستند، وجود داشته باشند تا مومنان را که می‌خواهند از آنها پیروی و اطاعت و همراهی کنند، به درجه بالایی از کمال و سعادت، که هدف خلقت انسان است برسانند بنابراین نباید وجود «راستگویان» را مقید و محدود به زمان صدر اسلام کرد.
و این راستگویان که این صفات را دارند و دارای مقام عصمت الهی هستند و مردم را از راه انحراف حفظ می‌کنند و آنها را به سر منزل مقصود می‌رسانند، و در تمام زمانها وجود دارند، فقط اهل بیت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشند که خود حضرت آنها را به عنوان جانشینان خود و امامان مسلمین به مردم شناسانده است.
به عنوان نمونه به یک روایت از جابر، اشاره می‌کنیم؛ جابر نقل می‌کند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به من فرمودند: ‌ای جابر به درستی جانشینان من وامامان مسلمین بعداز من علی (علیه‌السّلام) سپس حسن (علیه‌السّلام) بعد حسین (علیه‌السّلام) بعد علی بن حسین (علیه‌السّلام) سپس محمد بن علی (علیه‌السّلام) که معروف به شکافنده علم است و تو او را در ک می‌کنی، زمانی که او را ملاقات کردی، سلام من را به او برسان سپس جعفر بن محمد (علیه‌السّلام) بعد موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) سپس علی بن موسی علیه‌السّلام سپس محمد بن علی علیه‌السّلام بعد علی بن محمد (علیه‌السّلام) بعد حسن بن علی (علیه‌السّلام) سپس قائم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) که همنام من وهم کنیه من، محمد بن حسن بن علی (علیه‌السّلام) است.
[۱۹] ابن الاثیر، جامع الاصول فی احادیث الرسول، ج۴، ص۴۵.

در این روایت پیامبر کسانی را معرفی کرد است که فقط آنها شایسته امامت و همراهی می‌باشند و مردم باید از این افراد که در طهارت، عصمت و علم مثل شخص رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستند، پیروی و اطاعت کنند. و تنها در این صورت است که به مضمون آیه عمل کرده‌اند و گرنه دچار گمراهی و انحراف هستند.
با توجه به اینکه آیه عصمت را برای صادقین ثابت می‌کند و این معصومان طبق گفته پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جانشینان دوازده‌گانه او هستند به این مطلب پی می‌بریم که افراد دیگری که در منابع اهل سنت به عنوان مصداق آیه معرفی شده‌اند و دارای مقام طهارت و عصمت نبودند، جزء صادقین به شمار نمی‌آیند و شایسته همراهی نیستند.

۳.۳ - تفسیری دیگر از آیه صادقین


در مقابل این گروه که مصادیق آیه را روشن کرده‌اند، افرادی هستند که که شخص خاصی را برای «صادقین» معین نمی‌کنند بلکه صادقین را به «مجموع امت اسلامی» تفسیر می‌کنند یعنی اگر امت اسلامی در یک مساله اتفاق نظر داشت و بر مطلبی اجماع کرد، بر همه واجب است، اطاعت و پیروی کنند، فخررازی (فخر رازی، اندیشمند و مفسر بزرگ اهل سنت است که به دلیل توانایی زیاد در شبهه افکنی، امام المشککین خوانده می‌شود.) از جمله این افراد است ایشان در ذیل تفسیر این آیه می‌گوید «صادقین» باید معصوم باشند، به خاطر اینکه اطاعت مطلق از از غیر معصوم صحیح نیست. و همچنین معتقد است که آیه اختصاص به زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ندارد، بلکه در هر عصر و زمانی «صادقین معصوم» وجود دارد، که اطاعت از آنها بر همه واجب است. ولی ایشان به هنگام مشخص کردن مصداق، می‌گوید: من نمی‌توانم فرد خاصی را برای «صادقین» بیان کنم، پس به ناچار آن را به «مجموع امت اسلامی» تفسیر می‌کنیم یعنی اگر امت اسلامی در یک مساله اتفاق نظر داشت و اجماعی (علمای اهل سنت نفس اجماع را من حیث هو حجت میدانند ولی علمای شیعه، اجماع را فقط از حیث اینکه کاشف از رای معصوم است معتبر می‌دانند) در مورد آن صورت گرفت بر همه واجب است از آن تبعیت کنند.
پس طبق عقیده فخررازی ، معنای «کونوا مع الصادقین» این می‌شود که «در هر عصر و زمان با مجموعه امت اسلامی» باشید و از آن جدا نشوی زیرا اجتماع و گفتار امت اسلامی بر یک مسئله‌ای حق است و از خطاء و اشتباه در امان است چون اجتماع این امت از مقام عصمت برخوردار است پس اطاعت و همراهی از این مجموعه صحیح است (نکته‌ای که نباید فراموش شود این است که اهل سنت اجماع امت را حجت می‌دانند نه عصمت را) و تخلف از آن بر هیچ کس جایز نیست.
بی تردید فخر رازی گرفتار تفسیر به رای شده است به خاطر اینکه اگر مصداق صادقین مجموع امت اسلامی بود در هنگام نزول آیه به ذهن اصحاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هم می‌رسید و آنها برای صحت اجماع امت به آن استدلال می‌کردند در حالی که اصحاب منظور از «صادقین» را افراد خاصی تصور می‌کردند که دارای مقام عصمت بودند. در ثانی به دست آوردن اجماع امت اسلامی چیز محالی است چگونه ممکن است با گسترش حوزه اسلام نظرات امت اسلامی را درباره یک مسئله در یک جا جمع کرد و آنرا ملاک همراهی و تبعیت قرار داد و اینکه ممکن نیست همه امت یک نظر واحدی داشته باشند بلکه بیشتر امت افکار و نظرات آنها باهم تفاوت دارد حال کدام یک را معیار قرار بدهیم و آن را به عنوان اینکه در آن اشتباهی نیست به مردم معرفی کنیم تا از آن تبعیت کنند و اگر این قول فخر رازی درست باشد چرا تا به حال چنین اجماعی درباره یک مسئله یا جریانی از مجموع امت اسلامی در تاریخ ثبت نشده است.
بنابراین چیزی که از خود آیه فهمیده می‌شود این است که «صادقین» دارای مقام عصمت و امامت هستند و لازمه همراهی با «صادقین»، اطاعت و پیروی مطلق از آنها است. و اینکه هیچ عصر و زمانی خالی از آنها نیست و آنها افراد خاص و معین (امامان دوازده‌گانه) هستند که روایات شیعه و سنی آنها را معرفی کرده است.

۴ - نتیجه گیری



به این نکته پی می‌بریم که صادقین افراد خاص و دارای مرتبه کامل صدق که همان مقام بلند عصمت و طهارت است، می‌باشند. پیروی و اطاعت از این اشخاص معصوم که به عنوان امام و پیشوا در این آیه مطرح هستند، بر همه واجب شده است.

۵ - پانویس


 
۱. توبه/سوره۹، آیه۱۱۹.    
۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۳.    
۳. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۵، ص۵۶.    
۴. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۱۵.    
۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۸۴.    
۶. قمر/سوره۵۴، آیه۵۵.    
۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۰.    
۸. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۲۸۰ ۲۸۱.    
۹. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۲۸۱.    
۱۰. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۲۸۰.    
۱۱. زحیلی، وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۱، ص۶۸ ۶۹.    
۱۲. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج۱۱، ص۴۳.    
۱۳. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج۳، ص۲۸۹.
۱۴. ذهبی، شمس الدین ابو عبدالله محمد بن احمد الذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۲۴۵.
۱۵. تهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۶، ص۲۳۲.
۱۶. حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۴۲.    
۱۷. حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۴۵.    
۱۸. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، ج۳، ص۳۵۳.    
۱۹. ابن الاثیر، جامع الاصول فی احادیث الرسول، ج۴، ص۴۵.
۲۰. رازی، فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۶۶ ۱۶۷.    
۲۱. رازی، فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۶۷.    


۶ - منبع



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اهل بیت در آیه صادقین».    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.